تحولات سیاسی، اقتصادی و امنیتی خصوصا جنگها در طول تاریخ باعث مهاجرتهای وسیع مردمی و حتا خروج قوم از یک منطقه به منطقه دیگر شده است. بخش زیادی از مردم افغانستان طی ۵ دهه اخیر و در مراحل مختلفی اقدام به خروج از کشور برای در امان نگه داشتن جان خود یا ایجاد وضعیت بهتر رفاهی و اقتصادی برای خانواده خود کردهاند.
اولین مهاجرت وسیع معاصر شهروندان افغانستان از زمان کودتای سفید سردار محمد داوودخان آغاز میشود. وقتی سردار محمد داوودخان با استفاده از نیروهای امنیتی، که اکثرا افراد وابسته به اندیشههای نسبتا چپی بودند، کودتای نرم علیه محمد ظاهرشاه، شاه وقت کشور، انجام داد بخشی از شهروندان که طرفدار نظام شاهی و حکومت محمد ظاهرشاه بودند عزم مهاجرت به اروپا و امریکا کردند. داوود خان با ایجاد نظام اسمی جمهوری و واقعی توتالیتر مانع از تشکیل احزاب راستگرا و چپگرایی شد که ظرفیت تشکیل آن در آنزمان به بالاترین حد خود قرار داشت و همین امر باعث شد که بخشی از گروههای اسلامگرای نوظهور انقلابی و راستگراها برای تداوم مبارزه نظامی و سیاسی خویش اقدام به خروج از کشور و مهاجرت گسترده به دو کشور همسایه پاکستان و ایران کنند. این مرحله از مهاجرت با خروج بیشتر راستگراها بعد از به قدرت رسیدن حزب خلق و پرچم به پایان رسید.
دومین مهاجرت گسترده تاریخی شهروندان افغانستان به زمان آغاز جنگهای داخلی دوره حکومت مجاهدین بر میگردد. بعد از خروج روسها از افغانستان و به نتیجه نرسیدن تلاشهای داکتر نجیب برای ایجاد صلح سرتاسری و از بین بردن اختلافات بین گروههای مختلف، مجاهدین به قدرت رسیده و خیلی زود باهم برای تصاحب کرسیهای دولتی به اختلاف افتادند. اختلافات مجاهدین باعث ایجاد یک دوره تاریک دیگری در زندگی مردم شد. بسیاری از مردمی که دوره نجیب و قبل از وی را تحمل کرده و در افغانستان مانده بودند، دیگر نتوانستند زندگی در جامعه آنارشیستی دوره مجاهدین را تحمل کنند و اقدام به فروش تمام جایداد خویش کرده تا با پول آن به خارج از افغانستان سفر کنند. مهاجرت در این دوره به حد بسیار بالایی گسترده بوده که در آن زمان و بعد از ختم دوره جنگ جهانی اول بیپیشینه و زبانزد جهانی شد. این دوره از مهاجرت با به قدرت رسیدن طالبان به بالاترین حد خود رسید و خیلی زود مهاجران افغانستان و عراق بیشترین مهاجرین دنیا را تشکیل داد.
انتخابات ریاستجمهوری سال قبل، بسیاری از مردم افغانستان را امیدوار به ایجاد تغییرات گسترده در سطوح مختلف اقتصادی، امنیتی، فرهنگی و اجتماعی کرده بود و انگیزه وصفناپذیری نزد بسیاری از شهروندان جهت اشتراک در آن انتخابات ایجاد شد؛ اما خیلی زود اختلافات نتایج انتخابات، انگیزه مردم برای ایجاد تغییر را ازبین برد.
اختلافات انتخاباتی باعث شد که بسیاری از نهادهای کمککننده مالی مثل پی.آر.تیهای ولایتی و دونرهای خارجی تصمیم گرفتند برنامههای خویش را بدون رسیدن به نتیجه، در افغانستان به اتمام برساندند.
علاوه بر این، بسیاری از تجار داخلی و خارجی نیز با وخیم شدن وضعیت اقتصادی، سیاسی و امنیتی کشور شروع به خروج سریع سرمایه خویش از افغانستان و انباشت آن در بانکهای خارجی کردند. در کنار این دو عامل عمده، عوامل دیگری چون کاهش کمکهای نقدی ایالات متحده امریکا و همپیمانانش به افغانستان، انتقال توجه جامعه بینالمللی از قضیه افغانستان به موضوع عراق و سوریه، افزایش اختلافات وسیع بین گروههای طرد شده از حکومت جدید (اکثرا همپیمانان حامد کرزی رییسجمهور سابق) با نیروهای جدید به قدرت رسیده، تداوم سیستم سرپرستی در سطوح عالی مدیریت دولتی و عدم موفقیت در مذاکرات صلح با طالبان و پاکستان باعث شد تا حکومت وحدت ملی بهجای برداشتن گام رو به جلو؛ دستاوردهای ایجاد شده دولت در ۱۳ سال گذشته را نیز تضعیف کند.
آغاز جنگ امریکا و همپیمانانش علیه طالبان و به قدرت رسیدن آقای کرزی آرامش و امید جدیدی در افغانستان برای وضعیت زندگی عادی ایجاد کرد. از سویی سرازیر شدن کمکهای میلیون دالری جامعه بینالمللی، بخش زیادی از مردم را که در کشورهای خارجی زندگی نسبتا متوسط داشتند، امیدوار ساخت تا پس به کشور برگردند و زندگی معیاری برای خود بسازند. سازندگی و آبادی با وجود تداوم جنگ چریکی طالبان با دولت، رشد بسیار بالایی داشت اما این وضعیت دیری نپاییده و امروزه بعد از پشت سرگذاشتن انتخابات جنجالی ریاستجمهوری شاهد حضور چند هزار نفری صفوف مردم برای اخذ پاسپورت هستیم که صرف نشان از ناامیدی بخش کثیر جامعه از وضعیت فعلی و آغاز دوره جدید از مهاجرت است.
اکثریت مردم با مشاهده وضعیت موجود بهطور قطع امید به ایجاد تغییرات وسیع را از دست داده و حسرت روزهای گذشته دوره آقای کرزی را میخورند. فقر و افزایش ناامنی، بخش زیادی از شهروندان را وادار به فکر ترک این وضعیت کرده است. دولتهای اروپایی چون آلمان و ایتالیا با دایر کردن اجلاس ویژه اروپایی برای بررسی وضعیت پناهجویان و علل افزایش آن، ظرفیت پذیرش مهاجرین به اروپا را الی سال ۲۰۱۶ افزایش داده و این امر برای افرادی که فکر مهاجرت در سر نداشتند نیز انگیزه برای خروج از کشور و رسیدن به اروپا برای تحقق آینده بهتر برای فرزندان خویش ایجاد کرده است.
شرایط مهاجرت نسبت به سابق بسیار سختتر شده و بسیاری از کشورها چون استرالیا که قبلا یکی از بزرگترین کشورهای مهاجرپذیر دنیا بود با افزایش مهاجرتهای بینالمللی، درهای کشورشان به روی مهاجرین را بستند و دیگر کشورها چون آلمان، ایتالیا، امریکا یا کانادا شرایط بسیار سنگین و سختی برای مهاجرت را در نظر گرفتند. راههای مهاجرت نیز دشوار و پرخطر میباشد. روزانه رسانهها از تلفات سنگین مهاجرین بینالمللی که در بین راه در دریا غرق میشوند یا در اردوگاهها و خانههای موقت در ترکیه و یونان برای حفاظت با شرایط بسیار سخت زندگی میکنند، گزارش نشر میکنند اما بازهم این روند خروج مردم و مهاجرت نه تنها کم نشده بلکه روز به روز در حال تبدیل شدن به موج سوم مهاجرت در افغانستان است و در صورتی که دولت وحدت ملی توجهی به آن نکند تبدیل به بزرگترین بحران ملی در یک دهه آینده افغانستان خواهد شد.