“نه به تبعیض” شعار این دوره جشنواره جهانی سینمای افغانستان در استکهلم سوئد بود.
این جشنواره که همهساله از سوی ‘کلوپ قلم افغانها’ و چند نهاد دیگر برگزار میشود، امسال به هفتمین دورش رسید. هدف این جشنواره به گفته مسئولان برگزاری آن “معرفی فرهنگ افغانستان” به افغانهای مهاجر است و نیز برای کسانی که علاقمند دانستن در مورد فرهنگ افغانستان هستند.
از میان شصت فیلم رسیده به این دور از جشنواره، هفده فیلم برتر انتخاب شده بود و در روزهای ۲۶ و ۲۷ سپتامبر به نمایش درآمدند. در این جشنواره در کنار اهالی سینما، نویسندهها، شاعران و آوازخوانان نامآشنای افغانستان هم شرکت
کرده بودند.
روز نخست جشنواره با موسیقی آغاز شد. با اجرای داوود سرخوش، آوازخوان نامآشنای افغانستان. او با دمبورهنوازی و آوازخوانیاش فضا را برای مخاطبانی که بیشترشان افغان بودند نوستالوژیک ساخت.
‘تو آمریکایی نیستی’، فیلم ده دقیقهای ساخته صدام نیکو واحدی، کارگردان افغان نخستین فیلمی بود که در این جشنواره به نمایش درآمد. این فیلم روایتگر داستان یک سرباز آمریکایی در دشتهای افغانستان است که زخمی شده است و به کمک فوری نیاز دارد و سرانجام، چوپانبچه دوازده ساله افغان به کمکش میرسد، اما همکاران او از هواپیمای جنگی این پسربچه را به گمان این که از گروه طالبان است نشانه میگیرند.
پس از آن مستند ‘نسل سوخته’، ساخته عبدالرشید عظیمی از افغانستان، نمایش داده شد که تصویرگر دشواریهای دخترانی بود که در ولایت هرات افغانستان علاقمند یادگیری موسیقی بودند.
فیلمهایی که در این جشنواره به نمایش درآمد، شامل فیلمهای کوتاه، بلند و مستند بودند.
‘بزک چینی’، ساخته عباس علی، یگانه انیمیشنی بود که به نمایش درآمد. این انیمیشن با لهجه فارسی هزارگی یکی از افسانههای بومی افغانستان را روایت میکرد.
همایون مروت، یکی از سینماگران افغان و از برگزارکنندگان این جشنواره، به من گفت که شرط اول پذیرش فیلمها در این جشنواره موضوع آن است که باید در مورد افغانستان باشد، چه کارگردان از افغانستان باشد یا نباشد.
نمایش فیلم ‘آرمان شهر’، ساخته حسن ناظر، کارگردان ایرانی مقیم اسکاتلند بریتانیا و بحث و گفتگو در مورد آن پایان بخش روز نخست جشنواره بود.
داستان این فیلم به نمایندگی از افغانستان به اسکار هم معرفی شده، بر محور زندگی یک زن افغان میچرخد که همسرش در جنگ فلج شده است اما او آرزو دارد تا صاحب فرزند شود، بنابراین تصمیم میگیرد با لقاح مصنوعی باردار شود و به همین دلیل برای انجام این کار به اسکاتلند میرود.
روز دوم این جشنواره هم با نمایش فیلم و اجرای موسیقی از سوی استاد آرمان، وجیهه رستگار، فرید رستگار و قاسم رامشگر، نوازندهها و آوازخوانان مطرح افغانستان همراه بود.
برای شرکتکنندگان، این جشنواره همچنین فرصتی است برای جمع آمدن با خانواده و دیدار با هنرمندان مشهور افغانستان. لیلی یکی از شرکتکنندگان این جشنواره که در استکهلم زندگی میکند، گفت که این تنها فرصت آشنایی با سینمای کشورش، افغانستان است. لیلی افزود:”فیلمهای این جشنواره برای ما خیلی آموزنده است.”
فیلم بلند داستانی ‘چند متر مکعب عشق’، ساخته جمشید محمودی، کارگردان ایرانی، آخرین فیلمی بود که در این جشنواره به نمایش درآمد. این فیلم که محصول مشترک ایران و افغانستان است و داستان عشق یک پسر ایرانی و دختر افغان را روایت میکند، سال گذشته به نمایندگی از افغانستان به اسکار معرفی شده بود.
محتوای تقریبا همه فیلمهای این جشنواره در مورد دشواریهای اجتماعی، سیاسی و فرهنگی افغانستان، از مشکلات زنان گرفته تا چالشهای دیگر بود.
وقتی از صدیق برمک، کارگران افغان پرسیدم که چرا بیشتر فیلمها محتوای تاریک و سیاه داشتند، گفت: “خواهی نخواهی سینما، به چیزهایی میپردازد که دغدغه ملت و مردم است. سینما در افغانستان هم به آنچه [درآنجا] اتفاق میافتد، میپردازد و نمیتواند راوی دروغین باشد.”
به باور او سینمای افغانستان “قصهگوی تلخیها و تلخکامیهاست.”
اما آقای برمک از کیفیت کار سینماگران در افغانستان راضی نبود. او میگفت که دریافتهای سینماگران جوان افغان جالب است ولی هنوز با “دستور زبان تصویر” آشنایی ندارند و همچنین کارشان نشان میدهد که آنها به کمبود تجربه و سواد کافی سینمایی دچارند.
“دستور زبان تصویر” به باور او شیوههایی هستند که به سینماگر کمک میکند تا بتواند تاثیرگذاری بیشتری داشته باشد و حسی را که میخواهد، به خوبی با “تصویر” منتقل و روایت کند. همچنین دقت در یکپارچگی و ترکیب رنگ و صدا و روایت.
صدیق برمک، کارگردان افغان معتقد است که سینماگران جوان در افغانستان هنوز با “دستور زبان تصویر” آشنا نیستند
منبع بی بی سی