287

 زینب (وسطی) می‌گوید ورزش زندگی‌اش را تغییر داده است و از زنان دعوت می‌کند که به ورزش رو آورند

ورزش همواره عرصه دشوار و پر جنجال برای زنان در افغانستان است. اما در سال‌های اخیر حضور زنان در این عرصه هر چند اندک ولی پیوسته درحال افزایش بوده است.

در این میان زینب حسینی، دختری ۲۵ ساله‌ افغان است که با پیمودن راه دشوار و طولانی ولی مستحکم و ثابت به سمت حضور فعال در ورزش و برابری جنسیتی در این عرصه گام بر می‌دارد. زینب نخستین زن افغان است که ماراتون ۴۲ کیلومتری بامیان را اخیرا پیمود و در سرخط خبرها قرار گرفت.

او می‌گوید:"جرقه‌هایی در زندگی‌ام بودند که مرا واداشتند کاری متفاوت بکنم، کاری که بتواند به جهانیان نشان بدهد که زنان افغانستان نیز می‌توانند قوی باشند، با ده‌ها مرد بدوند، اما دوش مبارزه با دیگران نبود، در حقیقت مبارزه‌ای بود با خودم."

زینب حسینی دویدن را با مسابقه‌ای فوق ماراتون در چین آغاز کرد. او می‌گوید: "این مسابقه در دشت گوبی استان شین جیانگ، به فاصله۲۵۰ کیلومتر، در طول پنج روز و با آب و هوایی کاملا متفاوت در نقاط مختلف در این دشت بود. برف، باران، توفان شن و گرمای بالای ۵۰ درجه تمام تجربیات اولین دویدنم بودند."

او می‌گوید این مسابقه دویدن را جزیی از زندگی‌اش ساخت و بعد از آن همیشه به این فکر می‌کرد که مسابقه بعدی کی و کجا خواهد بود.

دشواری‌های اولین مسابقه او را از پا درنیاورد بلکه راه را برای مسابقات دیگر برای زینب باز کرد.

زینب می‌گوید:"در مسابقه‌ فوق ماراتون در چین مردانی را می‌دیدم که از شدت گرمازدگی و سرمازدگی از پا می‌افتادند. فکر کردن به پرچمی (پرچم افغانستان) که تمام راه را در کوله پشتی‌ام با خود آورده بودم، مرا به پیش می‌راند، این تجربه بسیار سخت راه را برای دویدنم در مسابقات کابل و بامیان باز کرد."

اما از همان ابتدا حتی دوستان و نزدیکانش به توانایی جسمی او باور نداشتند و به او می‌گفتند تو باید با ماراتون شروع کنی، فوق ماراتون برای تو زیاد است.

در افغانستانی‌ که ۱۵ سال پیش زنان حتی اجازه آموزش نداشتند، به توانایی جسمی آنها برای دویدن فاصله‌های دور، هنوز هم اعتماد و اطمینان چندانی وجود ندارد.

زینب می‌گوید: "هیچ کس باور نمی‌کرد که بتوانم حتی یک ماراتون را به پایان برسانم، و این تنها مربی‌ام بود که به من باور داشت. راستش به هیچ یک از اقوامم نگفتم که من می‌دوم و قرار است چه کاری بکنم. فقط تعدادی از دوستانم که بعضی از آنها نیز مخالفت می‌کردند، اطلاع داشتند. آن‌ها می‌گفتند این همه ورزش در دنیا وجود دارد، چرا دوش (دو میدانی)؟"

288

زینب در خیابان‌ها هم می‌دوید اما بعد از "تجربه‌‌هایی تلخ"، دیگر هیچ وقت نخواست آن تجربه‌ها تکرار شود.

می‌گوید: "هر بار که در جاده‌ها می‌دویدم، کودکان به سوی ما سنگ پرتاب می‌کردند و مردها ما را فاحشه صدا می‌کردند و می‌گفتند که ما با این کار خود، اسلام را از بین می‌بریم."

زینب می‌گوید به تهدید، دشنام و ناسزاگویی مردها عادت کرده است ولی این‌گونه برخوردها هنوز هم برایش "آزاردهنده و دردآور" است.

اما می‌گوید تسلیم هم نمی‌شود، بلکه برای روزی منتظر می‌ماند تا با گروهی از دختران بتواند در خیابان‌های افغانستان بدون آزار و اذیت و فحش و دشنام بدود.

ولی تنها آزار و دشنام نیست که مایه نگرانی زینب شده است. او می‌گوید حتی به آدم‌ربایی تهدید شده است.

زینب روزی را که با دوستش در خیابان می‌دوید و دو موتر (خودرو) در کنارشان متوقف شد، به خوبی به یاد می‌آورد. او از ترس و وحشت، پیش از آن که کسی از موتر خارج شود، با دوستش به سوی یک دکان دویدند و از دکاندار پناه خواستند تا آن‌که موترها محل را ترک کردند.

زینب می‌گوید ممکن است آنها قصد آدم‌ربایی نداشتند ولی "آن روز را هرگز فراموش نخواهم کرد."

زینب می‌گوید پس از قتل فرخنده در کابل مادرش از ترس آن‌ که مبادا او هم به سرنوشت فرخنده دچار شود، مانع تمرینات او شد. اما به گفته خودش در جریان دو هفته‌ای که زینب از خانه بیرون شده نمی توانست، در باغچه خانه‌شان که زیاد هم بزرگ نیست، تمرین می‌کرد و می‌دوید تا خود را برای ماراتون بامیان آماده کند.

289

زینب حسینی پیش از آن که در فوق‌ماراتون بامیان در ماه اکتبر امسال شرکت کند، ابتدا با سه زن دیگر در یک ماراتون غیررسمی در ماه اگوست سال جاری شرکت کرده بود.

آنها از دره‌ پغمان تا شهر کابل دویدند اما زینب می‌گوید در پایتخت، افرادی که بیشترشان مردها بودند، به جای آن‌ که به تشویق و استقبال از آنها بپردازند، به سوی آنها سنگ پرتاب کردند و به آنها ناسزا گفتند.

اما هیچ چیزی نمی‌تواند بر سر راه زینب مانع ایجاد کند. او نه تنها از دشواری‌ها و موانع اجتماعی عبور کرده، بلکه سعی کرده است خود را با اقلیم دشوار بامیان سازگار سازد.
ماراتون بامیان

زینب برای آمادگی در ماراتون بامیان با دوستان و مربیانش در کوه‌ها و دره‌های مزار شریف در شمال افغانستان نیز دویده است.

زینب در اولین مسابقه ماراتون افغانستان در ماه اکتبر سال جاری که در بامیان برگزار شد، شرکت و مسافت ۴۲ کیلو متر را طی کرد و خود را به خط پایانی رساند.

در ماراتون بامیان که در ۳۱ اکتبر امسال برگزار شد، حدود ۱۰۰ ورزشکار مرد و زن فاصله ۴۲ و ۱۰ کیلومتر را در مرکز این ولایت پیمودند. در این مسابقه ورزشکاران افغان از ولایات مختلف شرکت داشتند. بیش از ۱۳ ورزشکار خارجی نیز از آمریکا، بریتانیا، سریلانکا، بلژیک، فرانسه و چند کشور دیگر شرکت کرده بودند.

این مسابقه در دو بخش جداگانه بین بیش از ۶۵ ورزشکار داخلی و خارجی برگزار شده بود و ۴۵ دختر ورزشکار از بامیان در یک تیم جداگانه‌ فاصله ۱۰ کیلومتر را دویدند.

از میان شرکت کننده‌ها، زینب حسینی تنها زن افغان بود که موفق شد فاصله ۴۲ کیلومتر را طی کند و خود را به خط پایانی برساند. دو زن یکی از کانادا و دیگری از بلژیک از موسسه "فری تو رن" او را در این مسابقه کمک و یاری رساندند.

زینب که تنها یک روز پیش از مسابقه ماراتون به بامیان رسیده بود و با آب و هوای بامیان عادت نداشت، می‌دانست چالش بزرگی در پیش رو دارد. اما پیش از مسابقه می‌رود بیرون و خود را با اقلیم بامیان آشنا می‌کند و در فرصتی که در دست دارد تمرین می‌کند.

بامیان یکی از امن‌ترین و آزادترین مناطق افغانستان پنداشته می‌شود. از همین رو، این ولایت فضای مناسبی برای برگزاری اولین ماراتون افغانستان بود.

زینب حسینی در یک خانواده افغان در ایران به دنیا آمد و پس از ۱۴ سالگی به افغانستان بازگشت. او یک سال پس از بازگشت به یک باشگاه تکواندوی دختران در مزارشریف پیوست.

خانم حسینی می‌گوید:"دیری نگذشت که پلیس این باشگاه را بست و گفت دختران نباید ورزش‌های رزمی کنند."

ولی زینب و دوستانش به این سادگی هم تسلیم نمی‌شدند و در صدد تشکیل یک تیم بسکتبال برای دختران ‌برآمدند که به گفته خودش با وجود عدم دسترسی به سهولت‌های لازم و مربی، همیشه نایب قهرمان شهر بوده است.

زینب می‌گوید: "من سه خواهر و یک برادر دارم، پدرم در جوانی فوتبال می‌کرد، مادر و خواهر کوچکم با من می دویدند و برادرم کیک بوکس می‌کند. او وقتی در افغانستان بود، بعد از هر مسابقه بدون مدال به خانه باز نمی‌گشت. او هر صبح می دود و تصمیم دارد تا در مسابقه ماراتون شرکت کند."

زینب نه تنها یک ورزشکار و دانشجوی رشته‌ روابط بین‌الملل است، بلکه یگانه نان‌آور خانه نیز است. همزمان در موسسه ای به نام اسکیتستان (Skateistan) که برای کودکان بی‌سرپرست و بی‌بضاعت است، به عنوان مدیر برنامه‌ها کار می‌کند.

او می‌گوید: "ما تلاش می‌کنیم تا کودکان را از طریق ورزش به درس خواندن تشویق کنیم."

زینب می‌گوید ورزش زندگی‌اش را تغییر داده است و از دیگر زنان افغان نیز دعوت می‌کند تا به ورزش روی بیاورند و از حقوق خود آگاه شوند.

زینب آرزوهای زیادی دارد: "من آرزو دارم که روزی مانند مربی‌ام، دختران زیادی را کمک کنم، دخترانی که دچار روزمرگی شده‌اند و منتظر یک جرقه اند. کسی چه می‌داند چه برسر من می‌آمد؟ شاید من نیز مانند هزاران دختر دیگر درس خواندن پایان آرزوهایم بود. آرزوهایم زیادند، خیلی زیاد."

منبع: بی بی سی

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

کلیه حقوق متعلق است به رسانه افغانستان ما
دیزاین شده در سما