در پی پخش سریال شیوع موجی از انتقادها در فضای مجازی از سوی مهاجرین به راه افتاد.طبق داستان آمریکا در تدارک حمله بیولوژیکی به ایران است، و مسافر افغانستانی یک اتوبوس دارای بیماری خطرناکی است و بدین صورت داستان ادامه مییابد. «محمدسرور رجایی» فعال فرهنگی مهاجر افغانستانی طی یادداشتی این سریال را مورد بررسی قرار داد.
در این یادداشت آمده است: چند روزی است که سریالی با نام شیوع از شبکه اول سیما روی آنتن رفته است. سریالی که بعد از پخش اولین قسمت آن واکنشهای منفی مهاجران افغانستانی را در فضای مجازی، گروهها اجتماعی و برخی از خبرگزاَریها به راه انداخت.
واکنشی که لحظه به لحظه در فضاهای مجازی و گروه های اجتماعی بیشتر و داغتر میشود.
چنانچه مسئولان شبکه اول سیما، اصرار بر ادامه پخش آن داشته باشند و مطالبات بر حق مهاجران افغانستانی را نادیده بگیرند، بیشترین ضرر متوجه آنها خواهد شد.
شاید این سوال پیش بیاید که کدام ضرر؟ باور من این است که در خوشبینانهترین صورت آن، پخش این سریال میتواند دیوار اعتمادی را که در این چند سال با همکاری و خون دل خوردن فرهنگیان و هنرمندان 2 ملت با پشتوانه مردمشان بالا برده بودند، ویران خواهد ساخت.
«شیوع» دیوار اعتماد را می شکند
یقینا ویرانی دیوار اعتماد تبعات منفی بسیار خواهد داشت. گرد و خاک فرو ریختن دیوار اعتماد، تبدیل به همان ویروس ناشناخته ساخته ذهن نویسنده فیلم نامه خواهد شد و تمام هم دلیهای تاریخی و فرهنگی ما را متاثر خواهد ساخت.
مهاجران حق شناس افغانستانی در سالهای حضورشان در ایران خدمات ماندگاری انجام دادهاند. از حضور در هشت سال جنگ ایران با عراق گرفته تا بازسازیهای دوران جنگ، تا به اهتزاز در آوردن پرچمهای همدلی و اعتقادی در برنامههای مختلف امروزی.
اگر چه در همین سالها جفاهای بسیاری را هم تحمل کردهاند. جفاهایی که تاثیرگذارترین آن متاسفانه طعم تلخ تلویزیونی داشته است.
اما مهاجران همواره با خوشبینی بسیار زمانی را انتظار میکشیدند که رسانه ملی ایران آئینه قد نمای همدلىها و همزبانیهای ما بشود، همدلیهای ما تکثیر و نشان داده شود تا دیگر ارگانها و نهادهاى دولتى از آن الگو بگیرند.
این چنین بود وقتی که در نیمه اول سال جاری مستندهای واقع بینانه از زندگی مهاجرین در سیمای ایران پخش شد و برنامههای پر مخاطب «ماه عسل» و «خندوانه» با رویکرد انسانی و آرمانی ساخته شد و روی آنتن رفت، خیلی زود فرهنگیان و هنرمندان افغانستان مراتب تقدیر و سپاسگزاریشان را از رسانه ملی ایران در اطلاعیهها، اعلام کردند.
عدالت خواهان ایرانی نیز از رویکرد جدید رسانههای تصویری به دلیل نشان دادن چهره واقعی مهاجران از سیما تقدیر کردند.
اگر در روزهایی نچندان دور، برخی از جاهلان با عناوینی چون، خفاش، چهارشنبه و... خطابم میکردند، میتوانستم به اجبار سکوت کنم. اما امروز نمیتوانم در برابر کسی که من را «ناقل ویروس» مرگبار بخواندم سکوت کنم.
امروز توضیحات تهیه کننده سریال شیوع را در رسانهها خواندم. آقای تهیه کننده در بخش از سخنانش با بیان این که «واقعیت این است که افغانستانیهای عزیز همیشه در طول تاریخ در کنار ما بودهاند و به طرز بیسابقهای حتی در دوران دفاع مقدس، ایرانیها و افغانستانیها در یک جبهه با هم جنگیدهاند» بر مخاطبان مخصوصا به مهاجران توصیه میکند که زود قضاوت نکنند. ما با هم هستیم.
زود قضاوت نکنند، یعنی چه؟ پنج شب است که سریال شیوع در بهترین زمان پخش، روی آنتن میرود. هیچ میدانید که خانوادههای مهاجر با چه اضطرابی پای تلویزیون مینشینند و سریال شیوع را تماشا میکنند.
دیشب هنوز قسمت پنجم تمام نشده بود که دختر دانش آموزم با بغض گفت: «بابا من دیگر نمیتوانم این سریال را ببینم، اگر فردا کسی به من ناقل ویروس گفت چه بگویم؟» هیچ جوابی نداشتم که به دخترم بدهم.
این سریال پیش از آن که به پایان برسد و آن روی سکه را نشان بدهد، خانوادههای بسیاری را دچار آشفتگی ذهنی کرده است.
«شیوع» عامل بهم ریزی سلامت روانی مهاجرین
سلامت روانی خانوادههای مهاجر را به هم ریخته است. این درست است که ما سالها با هم بودیم و هستیم، حتی اگر روزی تمام مهاجران افغانستان به کشورشان برگردند، مزار شهدایشان را مطمئن باشید با خود نمیبرند.
این یعنی ما همیشه هستیم و خواهیم بود. این درست است که ما دشمن مشترک داریم و همان دشمن مشترک، بارها کوشیده که ما را به بهانههای مختلف به جان هم بیندازد.
ما دشمنان مشترکی بسیاری داریم و در آینده هم خواهیم داشت، اما اشتباه نابخشودنی سریال شیوع این است که نوک مسلسلهایش را بر روی شانههای من گذاشته و به طرف دشمن مشترک شلیک میکند.
«شیوع» هدیهای برای دشمنان مشترک
هیچ میدانی قبل از آن که گلولهها بر قلب دشمن مشترک برسد، خون از چشم و گوش من جاری میشود، دل من میلرزد.
ما چاره نداریم جز انتظار کشیدن، ما همیشه منتظر مطالبات خود هستیم و باز هم منتظر میمانیم که پایان سریال آدمهای خوب وارد شود.
اما این را هم بدان که دیدن آدمهای خوب دل و دماغ آرام و چشم و گوش سالم می خواهد. چیزهایی که متأسفانه ما دیگر نداریم. با تاسف باید بپذیریم که سریال شیوع، بهانه خوبی به کسانی هدیه داد که همواره دوریمان را میخواستند و میخواهند.
منبع:خبرگزاری فارس