84
«احمد ذکی خلیل» خطاب به محمداشرف غنی گفت: جناب رئیس جمهور، افرادی که رفته‌اند را به حال خود بگذار و برای آنهایی که در افغانستان مانده‌اند، چاره‌ای جستجو کنید چرا که در غیر این صورت مدیون خواهید شد.

 امروز بحران مهاجرت، یکی از مسائل غیر قابل کنترل براى اکثریت کشورها شده است. افغانستان نیز این بحران را تجربه کرده و اگر وضعیت چنین ادامه پیدا کند، در آینده هم تجربه خواهد کرد.

«احمد ذکی خلیل» مسئول امور مهاجرین در انجمن افغانستانی‌های مقیم سوئد نوشت: می‌دانم، فرار مغزها آسیب بزرگی به کشورم می‌رساند ولی نباید انکار کرد که که این مغزها، از آینده خود نگران بودند و هستند و نگرانى آنها، به یأس و ناامیدى بزرگى تبدیل شده است.

نا امیدی مغزها زمانی آغاز شد که با آنها در کشورشان بدرفتاری شد

ناامیدى این مغزها زمانى آغاز شد که بعد از سال‌ها تحصیل کسى آنها را جذب کار نکرد، از آنها رشوه خواسته شد، در هر زمانی با مشکل مواجه شدند، متصدیان امور با آنها بدرفتارى کردند و حتى براى بدست آوردن مدارک تحصیلىشان از راه‌هاى عذر، زارى، واسطه و رشوه استفاده کردند.

رئیس جمهوری که با دستان خود انتخاب کرده بودند، رئیس جمهوری که به آنها وعده‌هاى زیادى از قبیل کار داده بود و رئیس جمهور که آنها وی را در خیالاتشان دوست داشتند، ولى همه آرزوها، رؤیایى بیش نبود!

بنابر هر دلیلى، شما و شرکای سیاسیتان نتوانستید برای این مغزها کارى کنید و جلو فرار آنها را بگیرید، پس چه دلیلى دارید که فرار نکنند و یا افرادی که فرار کرده‌اند دوباره به افغانستان بازگردند؟

به چه دلیل و امیدی افرادی که فرار کرده‌اند دوباره به افغانستان بازگردند؟

آیا دوباره وعده‌هاى رؤیایی می‌دهید؟ آیا فکر کرده‌اید که آنها از شوق زیاد کشورشان، خاطرات دوران کودکی، خانواده، دوستان و تمام هستی خود را ترک کرده‌اند؟

آیا می‌دانید که هیچ کسى حاضر نیست بدون دلیل کشورش را ترک کند؟ جوانان افغانستانی به دلیل جبر روزگار، بیچارگی،بیکاری، ترس از کشته شدن و بی‌سرپرست ماندن خانواده‌شان،، آینده نامعلوم، فساد گسترده، بى عدالتى، و صدها مشکل اجتماعى-اقتصادى دیگر راه‌هاى خطرناک و مرگبارى را براى فرار و آغاز زندگى جدید انتخاب کردند.

شاید فکر می‌کردند یکبار مرگ بهتر از هزار بار مردن است! آنها ساعت‌ها بی‌هیچ صدایى در آب سرد بودند و هر لحظه مرگ سراغشان می‌رفت.

آنها ساعت‌ها بی هیچ صدایى سوار بر وسایلی شدند که ظرفیت تنها 5 نفر را داشت،پناهجویان افغانستانی به سختی نفس می‌کشیدند و هر لحظه منتظر صداى توقف از سوى پلیس بودند.

آنها ساعت‌ها و حتى روزها کنار دیوارهاى بلند و سیم‌هاى خاردار گرسنه، تشنه، خسته و یا زخمی ایستاده بودند و هر لحظه انتظار لت و کوب و بى‌حرمتى از سوى پلیس را داشتند.

آنها ساعت‌ها به پلیس التماس کردند تا به آنها اجازه ورود داده شود و بالاخره کمتر امید داشتند تا به مقصد برسند و از هر مجموعه‌ای مهاجرین؛ چندین تن غرق شدند، چندین تن ناپدید شدند و چندین تن هم در میان راه، از حرکت باز ماندند و صرف تعداد کمى خوش شانسی به مقصد رسیدند.

آنها مشکلاتی را تجربه کردند که شاید با شنیدنش هر قلبی را جریحه دارد سازد، هر چشمی را اشک آلود سازد و هر دلی را برنجاند.

این هموطنانم در سکوت مشمئز کننده‌ وجدان‌هاى دولتمردان کشورم فرار کردند و می‌کنند ولى بدون در نظرداشت این همه مشکلات، تقاضاى برگشت و خروجشان از سوى شما صورت میگیرد.

به یاد داشته باشید که هر انسانی حق حیات دارد و هیچ کس نمی‌تواند وی را از این حق محروم کند.

جناب رئیس جمهعور افراد پناهجو را به حال خود بگذار

جناب رئیس جمهور، چه راحت تقاضا می‌کنید تا آنها بازگردانده شوند، در حالیکه در کشورم کودکانی گریه می‌ کنند و شب‌ها روى خیابان‌ها می‌خوابند، مادرانی بیوه می‌شوند، روحشان شکسته می‌‌شوند، زندگی‌‌هایی از بین می‌روند و حقوق بشر در حال نقض شدن است.

ذکی خلیل با انتشار این نامه در صفحه فیس‌بوک خود نوشت: جناب رئیس جمهور،افرادی که رفته‌اند را به حال خود بگذار و برای آنهایی که در افغانستان مانده‌اند، چاره‌ای جستجو کن. در غیر این صورت شما مدیون خواهید بود.

منبع:فارس

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

کلیه حقوق متعلق است به رسانه افغانستان ما
دیزاین شده در سما