رمان «طلسمات» نوشته محمد جواد خاوری، عصر روز پنجشنبه، 9 جدی، در حوزه هنری تهران، نقد و بررسی شد.
به گزارش خبرگزاری فرهنگ، نشست نقد و بررسی رمان طلسمات با حضور حسن محمودی، منتقد و داستاننویس ایرانی و سیدعلی موسوی، نویسنده افغانستانی و محمد جواد خاوری، نویسنده این رمان و جمعی از نویسندگان و فرهیختگان برگزار شد.
در ابتدای این نشست، سید علی موسوی، منتقد و داستاننویس افغانستانی با اشاره به فعالیتهای پژوهشی محمد جواد خاوری گفت: تحقیقات زیادی درباره اقوام افغانستان صورت گرفته است؛ اما موفقترین نوشتهای که من تا به حال درباره اقوام هزاره دیدهام همین رمان است.
وی افزود: ما حتی تحقیقاتی داریم که مختص همین مهم بوده؛ اما متأسفانه این موفقیت را نداشته است.
موسوی گفت: در این رمان اعتقادات دینی در هزارهجات، به خوبی به تصویر کشیده شده است. در بخش هنرها میتوان به دستمال دوزی، پختن حلوای سرخ و نحوه کشت و کار در قوم هزاره اشاره کرد که به خوبی به آن اشاره شده است.
توصیف محل زندگی نیز دیگر نکتهای ست که به خوبی قابل درک است. توصیف خیلی دقیق و مشخص از محل زندگی ارائه شده است که خواننده آن را به راحتی لمس میکند.
حسن محمودی منتقد و داستاننویس ایرانی در این نشست گفت: از این که دوستان ایرانی در این جلسه حضور کمرنگی دارند افسوس میخورم.
وی درباره رمان طلسمات گفت: هر فصل از این کتاب چندین خردهروایت دارد و من واقعاً آقای خاوری را ستایش میکنم که چنین روایتهایی را ساخته است.
وی افزود: طلسمات را با دیگر رمانها مقایسه نکنید. این رمان کاملاً متفاوت است. میتوانم آن را به یک مینیاتور تشبیه کنم و آن خردهروایتها هر کدام یک تابلو است.
محمد جواد خاوری، نویسنده رمان طلسمات در این نشست با تشکر از منتقدین، گفت: خوشحال هستم که امروز در این جلسه هستم و از نقد و نظر شما استفاده میکنم.
خاوری گفت: وقتی «گل سرخ دل افگار» را نوشتم حس کردم هنوز آن چیزی را که میخواهم بگویم را نگفتهام . مجموعه داستان گل سرخ دل افگار، درست است که یک مجموعه داستان کوتاه است؛ ولی کسانی که این مجموعه را خوانده باشند میبینند که این داستانهای کوتاه ضمن این که استقلال نسبی دارند بازهم با یکدیگر پیوند دارند.
وی افزود: میتوانم بگویم مجموعه گل سرخ دل افگار هم یک طلسمات است .
محمدجواد خاوری یادآوری کرد: رمان طلسمات همان گونه که آقای محمودی فرمودند واقعاً مجموعهای ست از خردهروایتها؛ یعنی من ننشستم یک ماجرای واحدی را از ابتدا تا انتها تشریح کنم ، یک رمانی را که شخصیت فرد را تمام و کمال در او ببینیم. در واقع دغدغههای من خیلی زیاد بود؛ خواستم روشی را انتخاب کنم که حداقل به دغدغههای خود برسم .
خاوری تأکید کرد: پژوهش در فرهنگ عامیانه بسیار چیزها را به من یاد داده بود. فرهنگ عامیانه آفریدههای یک شخص و دو شخص نیست، آفریدههای عموم مردم در طی نسلها است؛ پس ارزشی که فرهنگ عامیانه دارد بسیار ارزش بالایی است.
نویسنده رمان طلسمات در پایان گفت: نوع روایتی که برای این کتاب انتخاب کردهام تقریباً روایتی افسانهمانند است؛ یعنی فکر کردم که چقدر خوب است آدم بتواند چیزی را هرچند ساده با جذابیت تعریف کند. زمانی که شما به یک قصه گوش فرا میدهید به این فکر نمیکنید این قصه چقدر واقعیت معقول دارد ، شما درگیر و مجذوب جذبه افسانه هستید و در عین حالی که میتواند برایتان منطقی نباشد اما میپذیرید و من خواستم چنین روشی را در نوع روایت در این اثر انتخاب کرده باشم.