q178

فرهنگ پاپ غرق در تصاویر فراعنه و ملکه هایشان با چشمان سرمه کشیده است. آیا مصریان باستان در حد افراط خود شیفته بودند و یا ما معیارهای امروزی خودمان را به آنان بسط داده ایم.با قدم زدن در نمایشگاهی با عنوان "ورای زیبایی" که توسط بنیاد خیریه بولداگ تراست در مرکز لندن برپا شده، ممکن است به این نتیجه برسید که مصریان باستان به‌شدت خودشیفته بودند.بیش از ۳۵۰ قطعه ای که از کلکسیون‌های فرعی موزه‌های منطقه ای بریتانیا جمع آوری و اینجا به نمایش گذاشته شده همگی اشیایی هستند که می توان آنها را مواد و ابزارهای آرایشی تلقی کرد.از شانه های زیبا و آیینه های دستی از جنس مس و گاه نقره

4

بیست و ششم دلو با یک واقعه مهم تاریخی یعنی سالروز خروج نیروهای شوروی از افغانستان مصادف است.حادثه‌ای که به اعتقاد بسیاری از کارشناسان و تحلیلگران سرنوشت تاریخ را عوض کرد و منجر به شکست قدرت پوشالی کمونیسم و کشور سردمدار آن یعنی شوروی شد.

index 

باستان شناسان نشانه های از موجودیت یک شهر عصر برونز با قدامت پنج هزار سال را در ساحه مس

عینک لوگر یافته اند.تا هنوز تنها در یازده درصدِ ساحه مس عینک حفریات صورت گرفته است، اما آثار

یافت شده در این منطقه می تواند تاریخ بودیزم، افغانستان و دنیا را از سر رقم زند.

ساحه مس عینک لوگر در یک زمان در میسر راه ابریشم قرار داشت و بودایان از سراسر جهان برای

زیارت به این منطقه می آمدند و این ساحه برای هزار ها سال یکی از پر رونق ترین شهر های بودایان بود.

حفریات در ساحه مس عینک برای نخستین بار در دهه شصت میلادی آغاز شد، سال ها بعد باستان شناسان

537

غارها، کتیبه‌ها، غارنوشته‌ها و نقاشی‌های دیواری از «جیغتو» غزنی تا جاغوری ادامه دارد که سابقه ‌تاریخی این آثار به قبل از بودا بر می‌گردد.

به گزارش خبرنگار سایت افغانستان خبرگزاری فارس، در نخستین قرن‌های هزاره اول پس از میلاد، هنگامی که «بامیان» بخشی از امپراتوری بزرگ بودایی- کوشانی‌های هزاره بود، غزنی و اطراف آن بر اساس شواهد تاریخی از پایگاه‌های اصلی بودایی های هزاره در افغانستان امروزی بوده است.

انتشار دین بودایی از خواستگاه اصلی آن هندوستان به طرف شمال، یعنی آسیای مرکزی و افغانستان امروزی، در امتداد مسیرهایی که بازرگانان و سربازان امپراتوری کوشانی از آن‌ها استفاده می‌کردند، به طور گسترده، گسترش یافت که آثار فراوان از آن دوره در اطراف غزنی و شمال آن از «جیغتو» تا «جاغوری» پراکنده شده‌اند.

q176

بندامير با ارتفاعى نزدیک به ٣٠٠٠ متر، در طول وادى رودخانه‌اى كه نام خود را از آن

میگيرد، امتداد دارد. این ولسوالی شامل چند قریه در امتداد دره بند امیر است، و با سه گذر گاه

صعب العبور قابل دسترسى است: گذرگاه شهيدان ،گذرگاه شيبرتو و خان كوتل.

بند امیر دارای ٦ بند آبگردان است و آب آن از چشمه اى معروف به نام كپرك كه تقريبأ ٩ ميل

ازبندامير فاصله دارد سرچشمه مى گيرد: بند غلامان، بندذوالفقار,بندپنير, بند قنبر، بند پودينه وبند هیبت که کاملاً توسط دیوارهای اعجاب آور سنگی شیب

تصاویری از افغانستان در ۵۰ سال پیش

در حالی که تاریخ معاصر افغانستان پر است از جنگ و نا آرامی و کودتا و مردم این کشور دهه‌هاست به دنبال امنیت و ثبات نسبی هستند، مورخان دوران پایانی محمدظاهر شاه را زمان ثبات در این کشور می‌دانند.

 

 به گزارش سرویس تاریخ فرارو، از تاریخ ۱۷۴۷ میلادی که پس از مرگ نادرشاه افشار، احمدخان سدوزایی خود را حاکم افغانستان کرد تا زمان استقلال افغانستان در سال ۱۹۱۹ میلادی، این کشور به زیر سلطه دو امپراطوری آن دوران يعني بریتانیا و روسیه در آمده بود.

 

 مجموعه زیر که عکس های آرشیوی خبرگزاری اسوشیتدپرس و کتابخانه کنگره ملی امریکا است توسط “آلن تیلور” دبیر عکس خبرگزاری آتلانتیک گرد آوری شده و دوران موسوم به “مدرنیزاسیون” در افغانستان را به تصویر می کشد.اما یک دوره کوتاه‌مدت که به نام دهه دموکراسی نامیده می‌شود در این کشور در ده سال پایانی دوره پادشاهی محمد ظاهرشاه ثبات و تلاش برای آنچه مدرنیزاسیون خوانده می شود به وجود آمد که با کودتای سال ۱۳۵۲ داوود خان به پایان رسید.

q175

چادری نماد تعصب وقيود برزنان

درهند نیزبرقع یا چادری بعد ازلشکرکشی های اعراب درامپراطوری های فارس و قسطنطنیه " استانبول " بوجود آمد واین پدیده جدید به جبر واکراء بالای زنان درین کشور تعميل شد. قيود وتعصب دربرابرزنان هندی؛ دانشمندان ، منورین ونویسنده گان هند را وادارساخت تا مقالات زیادی درزمینه بنویسند واعتراض خود را علیه آن بیان نمایندچنانچه جواهر لعل نيرو يکی از بنيان گذارن هند نوين در کتاب معروفش بنام "نگاهی بتاريخ جهان " در مورد حجاب چنين مينويسد " برای من حيرت انگيز است که هنوزهم بعضی ها اين رسم وحشيانه را می پذيرند وبدان عمل ميکنند"( اشاره وی از برقع وچادری است) به ادامه ميگويد: " هروقت

q173

این 34 ولایت 364 ولسوالی دارد که قرار ذیل به معرفی میگیرم.

1- کابل 15 ولسوالی ( استالف , بگرامی , فرزه , پغمان , قره باغ , کابل , چهارآسیاب , کلکان , خاک جبار , گلدره , موسهی , ده سبز , سروبی , میربچه کوت , شکردره).

2- هرات 15 ولسوالی ( ادرسکن , انجیل , اوبه , پشتون زرغون , چشت شریف , زنده جان , شینډنډ/سبزوار, غوریان , فارسی , کرخ , کشک , کشک کهنه , کهسان , گذره , گلران )

7و 8 ثور دو روز تاريخي و به ياد ماندني براي مردم افغانستان است که حوادث و رويدادهاي سياسي، اجتماعي و نظامي سه و نيم دهه اخير متأثر از رخدادهايي است که در همين دو روز اتفاق افتاده است. در روز هفتم ثور حزب دموکراتيک خلق افغانستان به حمايت شوروي سابق در نتيجه يک کودتاي خونين روي کار آمد. اين حکومت به گونه شتابزده تلاش کرد تا نسخه حکومت سوسياليستي شوروي را در افغانستان پياده کند و به همين منظور از طريق زور، اجبار و ايجاد رعب و و حشت در ميان مردم به عملي ساختن برنامه هاي سياسي شان در افغانستان اقدام کرد. ظلم و ستم بيش از حدي که آرامش را از زندگي مردم گرفته بود؛ بالاخره براي شهروندان افغانستان تحمل ناپذير گرديد و آنها را به قيام عمومي و سراسري وادار کرد.اين قيام ها که به صورت خود جوش شکل گرفت، در اندک زمان فراگير شد و در تمام ولسوالي ها و ولايت هاي افغانستان گسترش يافت. اين قيام ها جنبه ديني و ايديولوژيکي به خود گرفت و مردم به نام دفاع از دين و ارزش هاي اسلامي به جهاد و مبارزه عليه حکومت خلق شرکت مي کردند. قيام مردم دستگاه حکومتي را باچالش هاي جدي مواجه کرد و اولين سقوط حکومت کمونيستي در جهان را حتمي ساخت. اين امر که براي شوروي سابق غير قابل تحمل بود، براي جلوگيري از سقوط حکومت خلق اقدام به تجاوز نظامي کرد و صد و بيست هزار سرباز را با سلاح و تجهيزات مدرن نظامي به اين کشور فرستاد.تجاوز نظامي شوروي براي مردم افغانستان به معناي از دست دادن استقلال و تماميت ارضي و از دست رفتن تمامي ارزش ها و باورهاي ديني شان تلقي گرديد. به اين دليل مردم افغانستان مرگ و شهادت را از زندگي در سايه حکومت کمونيستي را ترجيح مي دادند و گروه گروه به صف جهاد مي پيوستند. مردم براي پاسداري از ارزش هاي ديني از تمامي هستي و دارايي شان گذشتند؛ اما سيطره حکومت کمونيستي را نپذيرفتند. پس هشت سال مبارزه، شوروي به ناچار حکومت دست نشانده شان را در افغانستان تنها گذاشت و نيروهاي نظامي خود را از اين کشور خارج کرد. خروج نيروهاي شوروي سرنوشت جنگ را به نفع مردم افغانستان رقم زد و پيروزي جهاد را حتمي ساخت. به همين خاطر بحث تشکيل حکومت اسلامي در افغانستان به صورت جدي پيگيري مي شد و مذاکرات فشرده اي بين رهبران مجاهدين در خارج و قوماندانان جهادي در داخل جريان پيدا کرد. همه مجاهدين از حکومت اسلامي سخن مي گفتند؛ اما در تطبيق و چگونگي عملي ساختن اين حکومت اختلافات مبنايي عميقي ميان  رهبران احزاب و گروه هاي جهادي به وجود آمد. تا هنوز که بحث جهاد مطرح بود همه مردم افغانستان مربوط هر قوم و مذهبي که بودند به يک وحدت عملي دست پيدا کرده بودند وهمه به نام مجاهد همديگر را پذيرفته بودند؛ اما وقتي بحث رياست، مقام و مشارکت سياسي شهروندان در قدرت به ميان آمد، اختلاف ها اوج گرفت و نا همپذيري هاي قومي و مذهبي شدت پيدا کرد. اين اختلاف ها دستاورد جهاد مردم افغانستان را برباد داد و جنگ هاي خانمانسوز داخلي را بر مردم افغانستان تحميل کرد. بنابراين آنچه که به 8 ثور مربوط مي شود، پيروزيي است که نصيب مردم افغانستان شد. همه مردم افغانستان در اين جهاد سهم داشتند و بنابراين همه مردم در اين پيروزي سهيم هستند و از اينرو 8 ثور روز پيروزي مردم افغانستان است که بايد از آن تجليل شود.

کلیه حقوق متعلق است به رسانه افغانستان ما
دیزاین شده در سما